✝︎رهبانیت مسیحی☦︎

بررسی و شرح زندگی رهبانی و راهب شدن

✝︎رهبانیت مسیحی☦︎

بررسی و شرح زندگی رهبانی و راهب شدن

✝︎رهبانیت مسیحی☦︎

این یک وبلاگ شخصی (غیررسمی) و مستقل دربارهٔ رهبانیت است و مطالب آن بر اساس کتاب‌مقدس و اصول کلیسای کاتولیک می‌باشد.
استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع، حلال و مجاز می‌شود.
(مسئولیت مطالب وبلاگ با خودم است.)
(ویکی‌پدیا منبع چندان معتبری نیست؛ فقط به‌عنوان یک راهنما به آن نگاه کنید و به سورس مطالبش دقت فرمایید.)
به‌ترتیب از بالا به پایین مطالعه فرمایید.

در مسیحیت کاتولیک، ایمانداران به سه دستهٔ کلی تقسیم می‌شوند:

۱-سلسله‌مراتب مقدس (کهانت/روحانیت)؛ که شامل روحانیون (شماسان، کشیشان و اسقفان) می‌شود.

۲-ایمانداران سکولار (غیرروحانی)؛ که شامل ایمانداران عادی می‌شود که در جوامع زندگی می‌کنند.

۳-زندگی وقف‌شده (رهبانیت)؛ که شامل ایماندارانی می‌شود که تصمیم گرفته‌اند زندگی‌شان را تقدیس و وقف امور الهی و معنوی کنند.

 

زندگی عادی (مسیحیان معمولی)

زندگی به‌روش عادی نیازی به توضیح ندارد. البته نباید فراموش کنیم که زندگی عادی یک مسیحی نیز باید وقف خدا باشد و طبق احکام انجیل و کلیسا پیش رود. ایمانداران غیرروحانی شامل افرادی هستند که نه مناصب روحانی (کشیش) دارند و نه وقف‌شده (راهب، فرایار و…) هستند بلکه در شهرها یک زندگی دنیوی و عادی دارند. این بخش از ایمانداران بسیار مهم هستند.

 

زندگی روحانی (کشیشان و اسقفان)

زندگی روحانی شش سلسه‌مراتب دارد:

۱- شماس (دیکون): که وظیفهٔ کمک دستیاری کشیش و آموزش نوایمانان و موعظه و بشارت را دارد.

۲- کشیش: مرد مجردی است که به‌مدت هفت سال نزد یک اسقف آموزش دینی دیده باشد. فرد کشیش‌شده اجازهٔ برگزاری موعظهٔ دینی و انجام آیین‌های کلیسایی را دریافت می‌کند. از وظایف مهم هر کشیش اجرای آیین‌های عشای‌ربانی است. در واقع، کشیش شیخ کلیساست و وظیفهٔ رهبری یک کلیسا را بر عهده دارد.

۳- اسقف (کشیش‌ارشد): که وظیفهٔ نظارت بر کلیساها و کشیشان حوزه کلیسایی خود را دارد و همچنین دستگذاری کشیشان را دارد.

۴- اسقف‌اعظم (اسقف‌ارشد یا سراسقف): که وظیفهٔ نظارت بر اسقفان زیردست خود، و ارائهٔ گزارش کار به مقام‌های بالاتر را دارد.

(به این مقام در برخی از کلیساهای شرقی، «متروپولیتن» یا «مطران» نیز گفته می‌شود. همچنین مقام دیگری در رأس کلیساهای خودمختار شرقی وجود دارد که به آن «پاتریارک یا پطریارخ» گفته می‌شود.)

۵- کاردینال: که‌ معمولاً وظیفهٔ نظارت و کنترل همهٔ کلیساهای یک کشور یا چند کشور و نیز انتخاب پاپ را با شرکت در رأی‌گیری بر عهده دارد.

۶- پاپ (اسقف رم/پانتیف‌اعظم): بالاترین مقام رسمی در کلیسای روی زمین و جانشین قدیس پطرس رسول محسوب می‌شود. پاپ وظیفهٔ رهبری کل کلیسای کاتولیک را بر عهده دارد. پاپ به‌نوعی اسقفِ اسقفان و پاتریارک کل غرب نیز محسوب می‌شود.

نکته: مقام‌های بالاتر از شماس را «پدر روحانی» نیز خطاب می‌کنند و مقامات بالاتر از کشیش را «عالیجناب» خطاب می‌کنند.

 

زندگی وقف‌شده

در مسیحیت کاتولیک، زندگی وقف‌‌شده، با درپیش‌گرفتن توصیه‌های انجیلی «فقر، تجرد و اطاعت» شروع می‌شود که انواع متنوع و مختلفی دارد:

۱- زندگی زاهدانه (زاهد). ۲- زندگی رهبانی (راهب و راهبه). ۳- زندگی نیمه‌رهبانی (برادر و خواهر روحانی). ۴- سایر فرقه‌ها، گروه‌ها و انجمن‌های مذهبی.

 

تعاریف

زاهد: یک زاهد کسی است که کاملاً یا تا حدی در انزوا و دور از جامعه زندگی می‌کند. زاهد خارج از فرقه و گروه مذهبی به‌طور رهبانی و یا نیمه‌رهبانی زندگی می‌کند. در اصل، زندگی یک زاهد، فرم اولیهٔ زندگی رهبانی (رهبانیت انفرادی) است.

راهب: یک راهب عضو یکی از نظام‌های رهبانی یا جوامع صومعه‌نشینی می‌باشد و دور از اجتماع به مسائل مذهبی و عبادت و کار می‌پردازد و کاملاً خودکفاست. در رهبانیت کلیسای لاتین (غربی) راهبان لزوماً عضو یک نظام رهبانی هستند اما در کلیساهای شرقی نظام و فرقهٔ خاصی وجود ندارد؛ بلکه انواع راهب وجود دارد که تابع صومعه‌ها و اسقف‌هایشان هستند.

(به‌امید خدا جلوتر درباره‌اش مطلب خواهم گذاشت.)

فرایار (برادر روحانی): یک فرایار به طلبهٔ دینی صدقه‌گیر (سائل) کاتولیک [لاتین] گفته می‌شود که هنوز به درجات بالاتر کلیسایی نظیر کشیشی و اسقفی نرسیده اما در حضور شورای سالکان کلیسایی سه سوگند فقر، تجرد و اطاعت، را ادا کرده است. زمانی‌که یک برادر روحانی به درجات بالاتر برسد و کشیش شود به او پدر روحانی گفته می‌شود.

برخلاف راهبان گوشه‌نشین که در گروه‌های خودکوش و خودکفا در مکان‌هایی معیّن با هم زندگی می‌کنند، برادران روحانی در منطقهٔ حوزهٔ نفوذ کلیسای خود که اصطلاحاً ولایت کلیسایی نامیده می‌شود رفت‌وآمد دارند و در میان اهالی دیگر زندگی کرده و از طریق دریافت صدقه از مردم گذرانِ زندگی می‌کنند. راهبان یا راهبه‌ها کسانی هستند که از جامعه گوشه گرفته و خود را تنها وقف باورهای دینی کرده‌اند اما برادران روحانی کسانی هستند که جماعت کلیسایی از آن‌ها خواسته تا با ادای سه سوگند یادشده، در خدمت عموم جامعه باشند.

در واقع، فرایار، یک راهب ویژه است که در جامعه به خدمت می‌پردازد و یک زندگی نیمه‌رهبانی دارد.

نکته: این نوع نظام‌های قرون وسطایی در کلیساهای شرقی وجود ندارد و بعضی از راهبان شرقی وظایفی مشابه فرایاران لاتین انجام می‌دهند.

راهبه: یک راهبه به زن مجردی گفته می‌شود که با عهد فقر، تجرد و اطاعت زندگی می‌کند. او کسی است که داوطلبانه جامعه را ترک می‌کند و زندگی را به عبادت و تفکر در صومعه می‌‌گذراند.

خواهر روحانی: یک خواهر روحانی به زن مجردی گفته می‌شود که با عهد فقر، تجرد و اطاعت زندگی می‌کند. او کسی است که تصمیم گرفته زندگی‌اش را وقف کمک به دیگران کند و در جامعه خدمت کند.

درواقع، خواهر روحانی، یک راهبه است که در جامعه به خدمت می‌پردازد و یک زندگی نیمه‌رهبانی دارد.

 

نکته: زندگی رهبانی جزئی از زندگی وقف‌شده محسوب می‌شود.

نکته: بسیاری راهب را با یک فرایار متفاوت می‌دانند؛ اما در اصل، فرایار را می‌توان یک «راهب امروزی» دانست پس فرایار به‌نوعی همان راهب، و خواهر روحانی همان راهبه است.

 

 

رهبانیت نیز دو نوع دارد:

۱- رهبانیت انفرادی؛ که یک راهب تنها و دور از جامعه زندگی رهبانی را در پیش می‌گیرد. از چهرهٔ پیشگام و سرشناس رهبانیت انفرادی می‌توان به قدیس آنتونی بزرگ اشاره کرد. (شروع از قرن یکم میلادی)

۲- رهبانیت دسته‌جمعی (سنوبیت/صومعه‌نشینی)؛ که چند راهب با هم زندگی رهبانی را در پیش می‌گیرند. از چهرهٔ پیشگام و سرشناس رهبانیت دسته‌جمعی می‌توان به قدیس پاخوم بزرگ، قدیس باسیل بزرگ و قدیس بندیکت نُرْسیا اشاره کرد. (شروع از قرن سوم میلادی)

در ابتدا راهبان به‌طور انفرادی و دور از جامعه زندگی می‌کردند اما بعضی از آنان متوجه شدند که انسان موجودی اجتماعی است و نمی تواند به‌طور مطلقاً تنها زندگی کند، برخی از راهبانی که سال‌ها به‌طور کاملاً تنها زندگی کردند دچار مشکلاتی مثل جنون، افسردگی شدید، هجوم شیاطین، توهم و… شدند به همین دلایل راهبان تصمیم گرفتند تا دسته‌جمعی با هم زندگی کنند؛ از آن موقع بود که رهبانیت دسته‌جمعی و نظام صومعه‌نشینی شکل گرفت.

از این رو کلیسا و صومعه فقط به رهبانان و پیران باتجربهٔ طریقت رهبانی اجازهٔ ادامهٔ زندگی به‌طور انفرادی زاهدانه می‌دهد.

همچنین فرقه‌ها، گروه‌ها و انجمن‌های بسیاری نیز فعالیت دارند که از حوصله و موضوع این بحث خارج است. برای مثال جماعات رسولی که متشکل از ایماندارانی است که می‌خواهند بر اساس باب چهارم کتاب اعمال رسولان، یک زندگی اشتراکی داشته باشند. آنان تصمیم گرفته‌اند که مثل رسولان مسیح مالیکت خصوصی نداشته باشند بلکه در همهٔ اموالشان با هم سهیم باشند (مالکیت عمومی) و به امور مذهبی و معنوی بپردازند.

و یا انجمن‌های غیرروحانی که در آن ایمانداران با هم زندگی می‌کنند و به امور خیریه می‌پردازند. افراد این جوامع مذهبی از هر سه نوعِ کشیش، راهب و غیرروحانی (عادی) تشکیل می‌شوند.

 

مهم‌ترین و معروف‌ترین نظام‌ها و جماعت‌های کاتولیک

نظام بندیکتین که در سال ۵۲۹ میلادی توسط قدیس بندیکت نُرسیا تأسیس شد.

نظام سیسترسین که در سال ۱۰۹۸ میلادی توسط قدیس رابرت مولیسمی، قدیس استفان هاردینگ و قدیس آلبریک سیتا تأسیس شد.

نظام فرانسیسکن (راهبان کهتر/فرایاران کهتر) که توسط قدیس فرانسیس آسیزی تأسیس شد.

نظام دومینیکن (واعظان) که در سال ۱۲۱۶ میلادی توسط قدیس دومینیک تأسیس شد.

نظام آگوستین که در سال ۱۲۴۴ با خط فکری قدیس آگوستین تأسیس شد.

نظام کاپوچین که در سال ۱۵۲۰ توسط متیو باسی تأسیس شد. نظام کاپوچین اصلاح‌شدهٔ نظام فرانسیسکن است.

انجمن یسوع (یسوعی‌ها، ژزوئیت‌ها) که در سال ۱۵۴۰ میلادی توسط قدیس ایگناتوس لویولا تأسیس شد.

نظام کرملی که توسط قدیس برتولد کالابریایی احیا شد.

 

در کلیسای کاتولیک، نظام‌ها، انجمن‌ها و مؤسسات خیریه بسیار زیادی وجود دارد  که همهٔ آن‌ها تحت رهبری کلیسای رُم و پاپ‌اعظم قرار دارند و با یکدیگر کاملاً متحد هستند که بنده به مهم‌ترین و معروف‌ترین آن‌ها اشاره کردم.

همهٔ نظام‌های کاتولیک دارای اعتقادات واحد هستند و فقط در قوانین و برنامه‌ها با هم متفاوت‌اند.

یک راهب مختار است تا هرکدام از این انواع رهبانیت و فرقه‌های رهبانی را مطابق با علاقه و شخصیت خود و البته مشورت و راهنمایی کلیسا انتخاب کند.

 

+فیض و آرامش خداوند با شما باد، آمین+

  • عِمانُوئیل ‌‌