خیلیها بهاشتباه فکر میکنند که مسئلهٔ رهبانیت در کتابمقدس نیامده است بلکه ریشه در سنت مقدس دارد همچنین بسیاری از پروتستانها بر این باورند که رهبانیت ریشهٔ کتابمقدسی ندارد و از بدعتهای کلیسای کاتولیک است!
در مسیحیت کاتولیک (و نیز کلیساهای ارتدوکس شرقی، مشرقی و نستوری)، بعضی از مؤمنان و ایمانداران تصمیم میگیرند تا طبق کتابمقدس و قواعد کنون کلیسا، زندگی و اموال خود را نذر و وقف خدمت به خدا و انجیل و کلیسا کنند و با «فقر، تجرد و اطاعت»، زندگی رهبانی را در پیش بگیرند و در جامعه به عبادت و خدمت (مثل موعظه، تبلیغ مذهب، پرستاری و…) بپردازند و یا خارج از جامعه به گوشهنشینی و عبادت و کار مشغول شوند.
مسیحیان وقفشده (راهبان، فرایاران و…) از زندگی عادی و لذایذ دنیوی چشم میپوشند تا به دعوت حضرت حق لبیک گویند.
اشارات کتابمقدس به رهبانیت
دعوت به «فقر داوطلبانه» و دوری از مالکیت دنیوی و مادی:
مزامیر ۴۹: ۱۶و۱۷، امثال ۱۴: ۱۶، ۲۳: ۴و۵، صفنیا ۱: ۱۸، متی ۶: ۱۹-۲۱و۲۵-۳۴، ۸: ۲۰، ۱۰: ۹و۱۰، ۱۹: ۲۱-۳۰، مرقس ۶: ۸و۹، ۱۰: ۲۱-۳۱، لوقا ۶: ۲۰و۲۱و۲۴و۲۵، ۹: ۵۸، ۱۰: ۴، ۱۲: ۲۲-۳۴، ۱۴: ۳۳، ۱۶: ۱۹-۳۱، ۱۸: ۲۲-۳۰، اول تیموتائوس ۶: ۶-۱۱ یعقوب ۲: ۵، ۵: ۱-۳و۵، اول یوحنا ۲: ۱۵-۱۷
راهب باید همهچیز را ترک کند تا خالی از نگرانیهای بیارزش دنیوی شود و فقط به خدا فکر کند؛ در حقیقت، راهبان ثروت خود را در آسمان جمع میکنند. اصطلاحاً به این نوع فقر، «فقر انجیلی» (فقر رهبانی) میگویند.
دعوت به تجرد:
مزامیر ۸۴: ۴، جامعه ۷: ۲۶-۲۸، مراثی ۳: ۲۷و۲۸، متی ۱۹: ۱۰-۱۲، اول قرنتیان ۷: ۱و۷و۸و۲۶-۳۴و۳۸، مکاشفه ۱۴: ۴و۵
راهب باید مجرد باشد تا فقط به امور و مسائل معنوی بپردازد؛ اما باید دانست که تجرد یکی از عطایای روحالقدس است که فقط به بعضی از انسانها داده میشود و کسی که نمیتواند در تجرد بماند باید ازدواج کند. راهب در تجرد میتواند با خیالی آرامتر و آسودهتر به رهبانیت بپردازد اما فرد متأهل علاوه بر خدا و مذهب، باید بهفکر همسر و فرزندان خویش نیز باشد.
(البته تجرد یا تأهل برتری بر یکدیگر ندارند. در کلیساهای شرقی اینطور استعاره و تمثیل میشود که همهٔ ایمانداران بهنوعی دعوت شدهاند تا راهب باشند؛ یکی در صومعه و یکی در جامعه و در ازدواج.)
دعوت به ترک خانواده برای زندگی رهبانی:
میکاه ۷: ۶، متی ۱۰: ۳۵-۳۷، ۱۹: ۲۹، مرقس ۱۰: ۳۰، لوقا ۱۴: ۲۵-۲۷، ۱۸: ۲۹
زندگی در خانواده مسبب بسیاری از مسائلی همچون دعواها، بحثهای دنیوی، سرگرمی به امور دنیوی و… است؛ بنابراین، راهب با ترک خانواده خویش، فکرش را آرام و آماده میکند تا با آرامش به عبادت و خدمت میپردازد.
کتابمقدس میگوید هرکه خانوادهاش را برای خدا ترک کند چندبرابرش را در این جهان و جهان دیگر به دست خواهد آورد که این کاملاً درست است زیرا همهٔ راهبان باهم برادر و خانواده هستند و پدر آنها خداست؛ در اصل، کلیسا خانوادهٔ یک راهب است.
دعوت به سکوت:
تثنیه ۲۷: ۱۰، اول پادشاهان ۲۱: ۲۷، مزامیر ۴: ۴، ۳۷: ۷، ۳۹: ۱و۲، امثال ۱۰: ۱۹، ۱۳: ۳، ۱۷: ۲۸، ۲۱: ۲۳، جامعه ۵: ۲، مراثی ۳: ۲۶و۲۸و۲۹، عاموس ۵: ۱۳، حبقوق ۲: ۲۰، صَفَنیا ۱: ۷، زکریا ۲: ۱۳، یعقوب ۳: ۲-۸
سکوت یکی از اصول اساسی و مهم زندگی رهبانی است.
روزانه گناهان بسیاری با زبان و حرفزدن انجام میشود و خیلی از دردسرها و بدیها ناشی از حرفزدنهای بیهوده است.
راهب با سکوت، شدت خداترسی خود را نشان میدهد و در سکوت به دعا، مطالعه، تفکر و… میپردازد. حتی در طول تاریخ راهبانی داشته و داریم که تا آخر عمر خود روزهٔ سکوت داشته و هیچوقت حرف نمیزنند.
دعوت به پوشیدن جامهٔ رهبانی (پلاس):
پیدایش ۳۷: ۳۴، اول پادشاهان ۲۱: ۲۷، اشعیا ۱۵: ۳، ۲۲: ۱۲، ۳۷: ۱، ارمیا ۴: ۸، ۶: ۲۶، ۴۸: ۳۷، مراثی ۲: ۱۰، حزقیال ۷: ۱۸، ۲۷: ۳۱، دانیال ۹: ۳، یوئیل ۱: ۱۳، یونس ۳: ۵-۸
در کتابمقدس، پلاس لباس درویشی است که گناهکاران در موقع توبه آن را میپوشیدند؛ راهب با پوشیدن جامهٔ رهبانی همیشه به یاد دارد که توبهکار است. درواقع، جامهٔ رهبانی به راهب یادآوری میکند که وقف خداست و نباید مرتکب ذرهای گناه شود.
دعوت به تفکر:
پیدایش ۲۴: ۶۳، تثنیه ۸: ۵، مزامیر ۴: ۴، اشعیا ۴۶: ۸، کولسیان ۳: ۲
راهب باید متفکر باشد او فقط به خدا، کلام خدا، آفرینشهای خدا، مسائل معنوی و اعمال صالح فکر میکند؛ راهب به چیزی جز خشنودی خداوند نباید فکر کند.
دعوت به گوشهنشینی:
مزامیر ۸۴: ۴، مراثی ۳: ۲۸
راهب، گوشهنشین است و با زندگی در صومعه (صومعهنشینی)، خود را از همهٔ مسائل دنیوی و مادی، گناهکاریها و ناآرامیها دور میکند و در آرامش رهبانی به دعا و مراقبه میپردازد.
دعوت به ترک دنیا:
جامعه ۱: ۲و۱۴و۱۸، ۲: ۱-۱۱و۲۲-۲۶، ۳: ۹-۱۲و۱۹و۲۰، ۱۲: ۸، اشعیا ۴۹: ۴، حَبَقُّوق ۲: ۱۳
کتابمقدس میگوید که دنیا فقط یک تبعیدگاه و گذرگاه بیارزش و باطل است که نباید به آن وابسته شد بلکه با پرهیزکاری باید آن را گذراند تا سرانجام به جهان آخرت رسید؛ راهب با «ترک دنیای پر از گناه» سعی میکند تا از هر گناه و پلیدی دور مانده و مقبول خدای خویش گردد.
دعوت به زندگی در بیابان:
ارمیا ۹: ۲و۲۶، ۴۸: ۶، هوشع ۲: ۱۴، ۱۳: ۵، متی ۴: ۱-۱۱، مرقس ۱: ۱۲و۱۳، لوقا ۴: ۱-۱۳
راهب با زندگی در خلوت بیابان، روح و جسمش را تصفیه میکند؛ در سکوت و آرامش بیابان، صدای خدا و سرود فرشتگان و مقدسان الهی به گوش میرسد که در حال ستایش پروردگار با عظمت هستند. زندگی در بیابان انسان را ناخودآگاه به عبادت و تفکر وا میدارد. همچنین راهب بهتقلید از ارباب خویش، یعنی مسیح، به بیابان میرود تا با شیاطین مواجه شود و این نبرد روحانی را آغاز کند.
دعوت به ریاضت:
امثال ۱۰: ۱۷، ۱۵: ۱۰و۳۲، ۲۰: ۳۰، ارمیا ۲۷: ۴، مراثی ۳: ۲۷و۲۸، اول قرنتیان ۹: ۲۵و۲۷، اول تسالونیکیان ۵: ۱۴
راهب با ریاضت و سختیکشیدن نفس و جسمش را کنترل کرده و روحش را پرورش میدهد. ریاضت باعث می شود تا تمایلات نفسانی سرکوب شوند و قداست و پرهیزکاری در انسان رشد یابد.
دعوت به پرهیز از گوشت و شراب:
پیدایش ۱: ۲۹، دانیال ۱۰: ۲و۳ (گیاهخواری و پرهیز از گوشت)
لاویان ۱۰: ۸و۹، اعداد ۶: ۱-۴، داوران ۱۳: ۴و۱۴، امثال ۲۰: ۱، ۲۱: ۱۷، ۲۳: ۲۰و۲۹-۳۵، ۳۱: ۴و۵، اشعیا ۵: ۱۱و۲۲، ۲۸: ۷، ارمیا ۱۶: ۸، دانیال ۱: ۸، هوشع ۴: ۱۱، عاموس ۲: ۱۱و۱۲، حبقوق ۲: ۵، افسسیان ۵: ۱۸، اول تیموتائوس ۳: ۳ (پرهیز از شراب)
قطعاً یکی از لذایذ دنیوی خوردن گوشت و نوشیدن شراب است اما راهب برای خدا از این لذتها چشمپوشی کرده یا به حداقل مقدار، اکتفا میکند و به ریاضت و اجتناب میپردازد.
(اتفاقاً همین مسئله باعث سالمماندن جسم و روح راهبان شده است.)
دعوت به کار رهبانی:
اول تسالونیکیان ۴: ۱۱، دوم تسالونیکیان ۳: ۱۰
راهب باید با دستان خود کار کند تا بتواند برای خود و فقرا غذا تهیه کند و یعنی راهب باید مطلقاً از تنبلی بپرهیزد.
اطاعت و احترام به راهب بزرگ:
اول تسالونیکیان ۵: ۱۲و۱۳
راهبان باید یک راهب بسیار مؤمن، پاک، پرهیزکار و باتجربه را بهعنوان رئیس خود برگمارند و در هرچیزی از او اطاعت کنند.
بنابراین میبینیم که رهبانیت منشأ و اساس کتابمقدسی دارد که سنت رسولی و کلیسای مقدس آن را تعمیم، بسط و نظم داده است.
هرکه توانایی زندگی رهبانی را دارد میتواند راهب شود و طعم زندگی آرام و خدایی را بچشد.
راهبان طبق کلام مقدس یسوع مسیح (متی ۱۹: ۱۰-۱۲) بهخاطر «ملکوت خدا» از ازدواج و امورات زودگذر دنیوی چشم میپوشند اما بدانید که یک راهب هم در این جهان و هم در جهان دیگر به لذتهای جاودانی و بسیار بزرگتری میرسد؛ «در حقیقت، همهٔ زندگی و لذت یک راهب فقط خود خداست.» یک راهب آنقدر مست و شیفتهٔ خدا میشود که دستآخر در خدا ذوب و نابود میگردد و هیچکس نمیتواند معنی این کلمات را دریابد مگر اینکه خودش نیز این لذت الهی را درک کرده باشد.
«بچشید و ببینید که خداوند نیکوست.خوشا به حال شخصی که بدو توکل میدارد. ای مقدسان خداوند از او بترسید زیرا که ترسندگان او را هیچ کمی نیست.» (مزامیر ۳۴: ۸و۹)
«خداوند را با ترس عبادت کنید و با لرز شادی نمایید.» (مزامیر ۲: ۱۱)
«پیوسته شاد باشید. همیشه دعا کند.» (اول تسالونیکیان ۵: ۱۶و۱۷)
+فیض و آرامش خداوند با شما باد، آمین+